سروناز نوجوان بود که تصمیم گرفت با امکانات روز معلومات خود را به حد اعلا برساند. او میخواست در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیل کند، بنابراین تابستانها همه پس انداز محدودش را خرج میکرد تا با هزینه گزاف اینترنتٍ آن زمان، ساعتهایی را بتواند اشتراک شبانه بگیرد و فکر می کرد با این کار به همه آرزوهای خود خواهد رسید، اما آن کافی نبود، کامپیوتر او اشتراکی بود. تلاش بسیاری کرد تا توانست یک کامپیوتر شخصی بدست آورد تا اینبار دیگر کولاک کند اما باز هم کافی نبود و این بار اینترنتی که دائمی و 24 ساعته نباشد را بیفایده می دانست. ADSL وصل شد اما انگار این هم هیچ فایده ای نداشت و این روند همچنان ادامه پیدا می کرد و هر روز بهانه ای جدید برای درجا زدن خود میافت تا جایی بی پایان.
از این وضع حسابی خسته و کلافه شده بود تا اینکه تصمیم گرفت علت مشکلش را بفهمد و در نهایت هم به نتایج مهمی دست یافت. در ادامه نتیجه مطالعات او را می خوانید:
حال که سروناز او را به خوبی شناخته است، دلش می خواهد که او بینهایت قوی باشد، آنقدر که بدون او جرأت کشیدن نفس را هم نداشته باشد! آخر هیچ کس بهتر از او خیر سروناز را نمی خواهد و از برنامه های او خبر ندارد. هیچ کس هم بهتر از او نمیتواند کمکش کند تا از سنگلاخهای زندگی به سلامت بگذرد و در هر لحظه بهترین تصمیمها را بگیرد.
کودک درون که معرف حضور همه بود، "عامل کنترل درون" گرامی را هم که معرفی کردم، از دوستان و دشمنان قدیمی همه ما! تنها چند تا جک و جونور درون دیگر باقی می ماند که انشالا سر فرصت معرفی خواهم کرد.
از این وضع حسابی خسته و کلافه شده بود تا اینکه تصمیم گرفت علت مشکلش را بفهمد و در نهایت هم به نتایج مهمی دست یافت. در ادامه نتیجه مطالعات او را می خوانید:
تنها چیزی که می تواند ما را به سوی اهداف هدایت کند تنها یک چیز می تواند باشد و آن "عامل کنترل درون" است. باید این عامل را از طریق منطق و عقل و براساس آنچه از زندگیمان می خواهیم تقویت کنیم و پرورش دهیم. بعد می توانیم به آن اتکا کنیم و از او بخواهیم تا کنترل زندگی ما را در دست بگیرد. او به ما خواهد گفت که در لحظه چه کاری بهتر است تا انجام دهیم، به چه چیزهایی واقعا نیاز داریم و چه موقع به تفریح، استراحت و یا کار جدی بپردازیم. او همچنین به ما خواهد گفت که وقت تنگ است اما نیازی به عجله نیست و ذهن و بدن ما تنها در یک سرعت بخصوصی است که با آرامش، تمرکز و حداکثر کارایی و توانایی می تواند کار کند و به نتایج شگفت انگیز دست یابد.
هر چقدر هم که او را تقویت کنیم، اما اگر به حرفهایش گوش نکنیم ضعیف و افسرده و گوشه گیر می شود و دیگر کاری به کارمان نخواهد داشت. هر چیزی به او بگوییم بدون مخالفت گوش خواهد داد: اگر وقت خود را تلف کنیم چیزی نخواهد گفت، اگر دچار روزمرگی شویم واکنش نشان نخواهد داد و اگر ساعتها بی هدف در اینترنت سرگردان، باز هم بی تفاوت و ...
حال که سروناز او را به خوبی شناخته است، دلش می خواهد که او بینهایت قوی باشد، آنقدر که بدون او جرأت کشیدن نفس را هم نداشته باشد! آخر هیچ کس بهتر از او خیر سروناز را نمی خواهد و از برنامه های او خبر ندارد. هیچ کس هم بهتر از او نمیتواند کمکش کند تا از سنگلاخهای زندگی به سلامت بگذرد و در هر لحظه بهترین تصمیمها را بگیرد.
کودک درون که معرف حضور همه بود، "عامل کنترل درون" گرامی را هم که معرفی کردم، از دوستان و دشمنان قدیمی همه ما! تنها چند تا جک و جونور درون دیگر باقی می ماند که انشالا سر فرصت معرفی خواهم کرد.
سلام
پاسخحذفممنون از داستان آموزندتون ولی شما یه بحث یا مقوله را باز کردین ولی خیلی زور بحث جمع کردین.
بهتر بود یکم بیشتر برای چگونگی کنترلش راهنمایی میکردین
باز هم ممنون
مهدي ماهاني
پاسخحذفلطفا حجم عكس هاي پس زمينه و عكس بالاي صفحه وبلاگتون رو كم كنيد در موقع باز شدن سرعت پايين مياد و طول مي كشه
mehdi_mahani@yahoo.com
پاسخ به ناشناس:
پاسخحذفسلام، موضوعی که شما اشاره کردید بسیار مهم اما گسترده و خارج از گستره این مطلب است. در مطالب بعدی حتما به آن می پردازیم.
پاسخ به مهدی،
ممنون از راهنمایی شما، تغییرات اعمال شد و حجم صفحه بیش از 100کیلوبایت کاهش یافت، امیدوارم سرعت بازشدن صفحه اکنون مناسب باشد.
سلام دوست عزیز
پاسخحذفاز شما دعوت میکنیم لینکهای روزانه خود را در سایت مفیدترین ( شبکه برتر انتشار لینک فارسی به روایت پایگاه نقدنیوز) منتشر کنید مفیدترین در بازه زمانی محدود اقدام به عضوگیری بدون دعوتنامه میکند لطفا برای انتشار لینکهای خود سریعتر اقدام فرمائید.
با تشکر
مفیدترین دات کام
www.mofidtarin.com
سلام
پاسخحذفاولش خوب بود ولی بی مفهوم تموم شدوخیلی بی ربط و بی نتیجه من فکر می کنم ایشان اطلاعات کافی در مورد گفته هایشان ندارند
با تشکر
سلام،
پاسخحذففکر می کنم شما با خواندن چند خط اول تصور کردید که این یک داستان ادامه دار است و منتظر سرانجام داستان و وقایع ایشان بودید.
در حالی که هدف ارائه نتیجه گیری و برداشت سروناز بود. سروناز در کجا اشتباه کرده است که می گویید اطلاعات کافی ندارد؟
با تشکر مطلب خیلی کوتاه بود باید یه خورده بیشتر توضیح میدادی وبحث رو باز تر میکردی به هرحال ممنون
پاسخحذفسلام
پاسخحذفشروعش خوب بود و مخاطب رو با خودش همراه می کرد ولی زود تموم شد و سریع نتیجه گیری کردین.
بله حق با شماست، در نوشته های بعدی جبران می کنم.
پاسخحذف